-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که چراغی ز برق آه ندارد در شب هجران سوی تو راه ندارد
2 هر که ندارد دلی چو آینه زاهن در رخ تو تاب یک نگاه ندارد
3 هر که ندارد سرشک و آه دمادم دعوی عشق ار کند گواه ندارد
4 بی تو سراسیمه اند عقل و دل و جان همچو سپاهی که پادشاه ندارد
5 طالب وصل است دل و لیک دمادم تاب ملاقات گاه گاه ندارد
6 مهر تو کردست چون هلال قدم را آنکه تو داری نه مهر ماه ندارد
7 از غم و اندوه روزگار فضولی جز در پیر مغان پناه ندارد