- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکسی شاد به سال نو و نوروزی خویش دل شوریده عاشق به غماندوزی خویش
2 شب تاریک مرا روشنی از آه من است برو ای شمع، تو و انجمنافروزی خویش
3 دیده زخمم ازان پیش که روشن گردد دیده بر تیغ جفای تو رقم، روزی خویش
4 من شوریده کجا و غم ناموس کجا برو ای عقل و ببر مصلحتآموزی خویش
5 کوکب بخت کس از سعی نگردد فیروز خویش را چند کنم رنجه به دلسوزی خویش؟
6 ما چو قدسی نمک خوان سیهبختانیم بخت ما چون نبود شاد ز بهروزی خویش؟