1 هرکس که لباس احدی پوشیده در راه خدا چو احمدی کوشیده
2 هر خم شرابی که در این میکده بود مستانه به ذوق همچو ما نوشیده
3 از آتش عشق در خرابات فنا چون خم شراب خود به خود جوشیده
1 در خرابات فنا ملک بقا داریم ما خوش بقای جاودانی زین فنا داریم ما
2 کشته عشقیم و جان در کار جانان کرده ایم این حیات لایزالی خونبها داریم ما
1 خوش حضوریست بزم ما دریاب هرچه می بایدت بیا دریاب
2 می جام فنا چه می نوشی ذوق خمخانهٔ بقا دریاب
1 ای آب حباب آب دریاب سرچشمهٔ این سراب دریاب
2 جامی و شراب و جسم و جانی این جام پر از شراب دریاب