حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

حکیم سبزواری
حکیم سبزواری

آنشوخ که با ما بسر کینه از حکیم سبزواری غزل 75

غزل 75 ام از 208 غزلیات

آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود استاد فلک در فن بیدادگردی بود

2 کز نوخطش انگیخت بسی فتنه به عالم نبود عجبی آفت دور قمری بود

3 گفتی که بود سر و سهی چون قد دلبر بر سر و کجا دستهٔ گلبرگ طری بود

4 دارد به لبش نسبتی از لعل کی او را اعجاز مسیحی و کلام شکری بود

5 در طرف چمن دعوی همچشمی نرگس با چشم سیه مست تو از بی بصری بود

6 تنها نه همین پردهٔ ما را بدرد عشق آئین محبت ز ازل پرده دری بود

7 هر علم که در مدرسه آموخته بودم جز عشق تو بیحاصلی و بی ثمری بود

8 بر فرق نهیم این نمدین تاج که ما را در ملک جنون داعیهٔ تاجوری بود

9 از ملک ازل سوی ابدرخت کشیدم آری چکنم قسمت من در بدری بود

10 شهری پر از آیینهٔ الوان نگریدم اسرار بهر آینه در جلوهگری بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود

شاعر شعر آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود چه کسی است ؟

شاعر شعر آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود حکیم سبزواری می باشد.

شعر آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود چیست ؟

قالب شعر آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود غزل است

مضمون اصلی شعر آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.