آب حیوان باید از جلال الدین محمد مولوی غزل 77

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

آب حیوان باید مر روح فزایی را

1 آب حیوان باید مر روح فزایی را ماهی همه جان باید دریای خدایی را

2 ویرانه آب و گل چون مسکن بوم آمد این عرصه کجا شاید پرواز همایی را

3 صد چشم شود حیران در تابش این دولت تو گوش مکش این سو هر کور عصایی را

4 گر نقد درستی تو چون مست و قراضه ستی آخر تو چه پنداری این گنج عطایی را

5 دلتنگ همی‌دانند کان جای که انصافست صد دل به فدا باید آن جان بقایی را

6 دل نیست کم از آهن آهن نه که می‌داند آن سنگ که پیدا شد پولادربایی را

7 عقل از پی عشق آمد در عالم خاک ار نی عقلی بنمی باید بی‌عهد و وفایی را

8 خورشید حقایق‌ها شمس الحق تبریز است دل روی زمین بوسد آن جان سمایی را

عکس نوشته
کامنت
comment