- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عنقا سراغم از اثرم وهم و ظن تهیست در هر مکان چو نقش نگین جای من تهیست
2 بیحرف ساز صوت و صداگل نمیکند زین جا مبرهن است که این انجمن تهیست
3 چشمحریص و سیری جاه، این.چه ممکن است هرچند شمع نور فشاند لگن تهیست
4 این خانهها که خار و خس انبار حرص ماست چون حلقههای در همه بیرفتن تهیست
5 بر رمز کارگاه سخن پی نبردایم تاکی زبان زپرده بگوید دهن تهیست
6 ضبط نفس غنیمت عشرت شمردنست گر بوی گل قفس شکند این چمن تهیست
7 عمریست گوش خلق ز افسون ما و من انباشتهست پنبه و جای سخن تهیست
8 ناموس شمع کشته به فانوس واگذار دستی کز آستین به در آرم ز من تهیست
9 می در قدح ز بیکسی شیشه غافل است چندانکه غربت است پر از ما، وطن تهیست
10 نتوان به هیچ پرده سراغ وصال یافت بیدل ز بوی یوسف ما پیرهن تهیست