-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اندرآ ای جان که در پای تو جان خواهم فشاند دستیاری کن که دستی بر جهان خواهم فشاند
2 پای خاکی کن در آکز چشم خونین هر نفس گوهر اندر خاک پایت رایگان خواهم فشاند
3 گر چو چنگم دربر آیی زلف در دامن کشان از مژه یک دامنت لعل روان خواهم فشاند
4 چهرهٔ من جام و چشم من صراحی کن که من چون صراحی بر سر جام تو جان خواهم فشاند
5 رخ ترش داری که خوبم شکر شیرین کنی چون ترش باشی به تو شیرین روان خواهم فشاند
6 بس کن از سرکه فشاندن زان لب میگون که من دل بر آن میگون لب سرکه فشان خواهم فشاند
7 دوستان خواهند کز عشق تو دامن درکشم من برآنم کاستین بر دوستان خواهم فشاند
8 بر سر خاک اوفتان خیزان ز جور آسمان از تظلم خاک هم بر آسمان خواهم فشاند
9 اهل گفتم هست چون دیدم که خاقانی نیافت عذر خواهان خاک توبه بر دهان خواهم فشاند