وَ از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 40

رشیدالدین میبدی

آثار رشیدالدین میبدی

رشیدالدین میبدی

وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ نبشتیم موسی را در تخته‌ها مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ مَوْعِظَةً از همه چیزی پندی...

وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ نبشتیم موسی را در تخته‌ها مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ مَوْعِظَةً از همه چیزی پندی وَ تَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ و تفصیل دادن هر چیز از حلال و حرام فَخُذْها بِقُوَّةٍ گیر آن را بزور وَ أْمُرْ قَوْمَکَ و فرمای قوم خویش را یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها تا بگیرند بنیکوتر فرمان که در آن‌اند سَأُرِیکُمْ دارَ الْفاسِقِینَ (۱۴۵) آری نمایم شما را فردا سرای و منزل ایشان که از فرمان و طاعت بیرون شدند. ,

سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ آری باز گردانم از سخنان خویش الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ ایشان را که گردن میکشند در زمین بِغَیْرِ الْحَقِّ ببی حق وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ و اگر بینند هر نشانی که نمائیم لا یُؤْمِنُوا بِها بنگروند بآن وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ و اگر راه راستی بینند لا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا آن را راه نگیرند وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الغَیِّ و اگر راه بی‌راهی بینند یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا آن را راه گیرند ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا آن بآن است که ایشان سخنان ما دروغ شمردند وَ کانُوا عَنْها غافِلِینَ (۱۴۶) و از آن چو ناآگاهان غافل نشستند. ,

وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا و ایشان که سخنان ما دروغ شمردند و بآن دروغ زن گرفتند وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ و بدیدار آخرت کافر شدند حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ تباه گشت کردار ایشان که درین جهان کردند هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۴۷) و پاداش دهند ایشان را مگر آنچه میکردند؟ ,

وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسی‌ و قوم موسی ساختند و کردند مِنْ بَعْدِهِ از پس غائب شدن موسی به طور مِنْ حُلِیِّهِمْ از آن پیرایه‌های ایشان که از آل فرعون بعاریت خواسته بودند عِجْلًا گوساله‌ای جَسَداً کالبدی بیجانی لَهُ خُوارٌ بانگی درو أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لا یُکَلِّمُهُمْ نمی‌بینند که او با ایشان سخن نمیگوید؟ وَ لا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا و ایشان را بهیچ راه نمی‌نماید؟ اتَّخَذُوهُ وَ کانُوا ظالِمِینَ (۱۴۸) بخدایی گرفتند آن را و در آن ستمکار بودند بر خود. ,

وَ لَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ و چون پشیمان گشتند از پرستیدن گوساله وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا و دیدند که از راه بیراه گشتند قالُوا گفتند: لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنا رَبُّنا وَ یَغْفِرْ لَنا اگر نبخشاید بر ما خداوند ما و نیامرزد ما را لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ (۱۴۹) ناچار که از زیانکاران باشیم و از نو میدان. ,

وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسی‌ إِلی‌ قَوْمِهِ و چون موسی از طور با قوم خویش آمد غَضْبانَ أَسِفاً و وی خشمگین و بغایت اندوهگن قالَ گفت: بِئْسَما خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی بد خلیفتان بودید مرا از پس غیبت من! أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ دیر آمد شما را وعده‌ای که خداوند شما نهاده بود شما را وَ أَلْقَی الْأَلْواحَ و تخته‌ها بیفکند وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ او را فرا خود کشید موی و محاسن گرفته قالَ گفت: ابْنَ أُمَّ ای پسر مادر من! إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی قوم مرا بیچاره و اندک دیدند و بیچاره گرفتند وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی و کاستندی مرا بکشتندی فَلا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْداءَ دشمنان بمن شاد مکن وَ لا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (۱۵۰) و مرا در عداد مجرمان منه و با گناهکاران یکسان مکن. ,

قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی گفت: خداوند من! بیامرز مرا و برادر مرا وَ أَدْخِلْنا فِی رَحْمَتِکَ و درآر ما را در بخشایش خویش وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ (۱۵۱) و تو مهربانتر مهربانانی. ,

إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ ایشان که گوساله را خدای گرفتند سَیَنالُهُمْ آری بایشان رسد غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ خشمی از خداوند ایشان وَ ذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا و خواری درین جهان وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ (۱۵۲) و همچنین پاداش دهیم نو آورندگان را در دین رسول پس مرگ او. ,

وَ الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئاتِ و ایشان که گناهان کردند ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها و باز گشتند پس از آن وَ آمَنُوا و بگرویدند إِنَّ رَبَّکَ خداوند تو مِنْ بَعْدِها پس گناهان ایشان لَغَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۵۳) حقّا که آمرزگار است و بخشاینده‌ ,

وَ لَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَی الْغَضَبُ و چون خاموش ایستاد از موسی خشم و بیارامید أَخَذَ الْأَلْواحَ تخته‌ها برگرفت وَ فِی نُسْخَتِها هُدیً وَ رَحْمَةٌ و در نسخت آن راهنمونی است و بخشایشی لِلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ (۱۵۴) ایشان را که از خداوند خویش میترسند. ,

عکس نوشته
کامنت
comment