- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وبال جان اسیران مکن رهایی را مده به اهل وفا یاد بیوفایی را
2 به مرگ هم نبریدم به هرکه پیوستم کسی نخوانده چو من جزو آشنایی را
3 میسرست وصالت مرا ولی چه وصال که یاد میکنم ایام بینوایی را
4 زهی ستاره روشن که دیده شب چو چراغ تمام کرد به روی تو روشنایی را
5 مرا ز عشق بتان پیشه مشق رسواییست فکندهام ز قلم حرف پارسایی را
6 به جز تو قدسی اگر داده دل به یار دگر قبول کرده ز بت دعوی خدایی را