وه که محرم در حریمش غیر از طغرل احراری غزل 244

طغرل احراری

طغرل احراری

طغرل احراری

وه که محرم در حریمش غیر و من اندر درم

1 وه که محرم در حریمش غیر و من اندر درم شیوه دلبر گر اینست چون ازین دل بر برم؟!

2 در مقام وصل بانگ بی‌محل دارد رقیب می‌کند گوش خرد را صوت این انکر کرم

3 در ره عشق تو گشتم پادشاه عاشقان مسند غم تختگاهم چهره اصفر فرم

4 در تمنای غبار نقش پایت خاک به یابد از ظل همای دولت ار افسر سرم

5 از هجوم داغ عشقت شد دلم آتش نصب چون سمندر خو به آتش گیر زین مجمر مرم

6 آنقدر جمعیت شوقت سرشک ایجاد کرد از هجوم اشک حسرت گشت تا بستر ترم

7 طغرل از قید سر زلفش کجا خواهم رسید تا ابد در بوته غم سازد او اخگر گرم؟!

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر