1 وه که جان یا تنم نمیدانم این توئی یا منم نمیدانم
2 خویش را از تو فرق نتوانم دوست از دشمنم نمیدانم
3 با منی و ز فراق میسوزم گلشنم گلخنم نمیدانم
4 روی و زلف تو قبلهام شب روز کافرم مؤمنم نمیدانم
5 خم ابروی تست یا محراب رهبر از رهزنم نمیدانم
6 جامه دانم که میدرم بر تن جیب از دامنم نمیدانم
7 محو در عشق تو شدم چون فیض عشق تو یا منم نمیدانم
دیدگاهها **