-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
و از حکم مرید آن بود که چون خدمت درویشان کند صبر کند بر جفای ایشان که با او کنند، و اعتقاد کند که روح خویش را بذل کند در خدمت ایشان و ایشان او را بر آن شکر نکنند و او باز آن همه از تقصیر خویش عذر خواهد، و بر خویشتن از جنایت اقرار کند تا دل ایشان خوش باشد و اگرچه داند که او بریْ السّاحه است. ,
از استاد امام ابوبکرِ فورک رَحِمَهُ اللّهُ شنیدم که گفت در مثل است که چون بر زخم کدینه صبر نتوانی کردن چرا بجای سندان باشی و درین معنی گفته اند: ,
شعر: ,
4 ربّما جِئْتةُ لِاُسْلِفَهُ الْعُذْ رَلبَعْضِ الذُّنْوبِ قَبْلَ التَّجَنّی
بدانک بناء این کار بر نگاه داشت آداب شریعت است و کشیده داشتن است، از حرام و شبهت و نگاه داشتن حواسّ از محظورات و شمردن انفاس با خدای تعالی از غفلات و مسامحت ناکردن خویشتن را در اوقات ضرورت بتصّرف کردن در شبهت و اگر همه دانۀ کنجد بود فَکَیْفَ در وقت اختیار و راحت. ,
مرید باید که دائم بر سر مجاهده بود در ترک شهوات که هر که موافقت شهوت کند صفاء دل گم کند و زشت ترین خصلت مرید آن بود که باز سر شهوتی شود که آنرا گذاشته بود خدایرا عَزَّوَجَلَّ وَتَقَدَّسَ. ,