- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هم مگر فیض توام نطق و بیانی بدهد در خور شکر عطای تو زبانی بدهد
2 آن جواهر که توان کرد نثار تو کم است هم مگر همت تو بحری و کانی بدهد
3 چشمهٔ فیض گشا خاطر فیاض شماست وه چه باشد که به ما طبع روانی بدهد
4 وحشی از عهدهٔ شکر تو نیاید بیرون عذر این خواهد اگر عمر امانی بدهد