- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آن کس که او فرمان بر دارست و ایستاده به بندگی، آناءَ اللَّیْلِ در پاسهای شب، ساجِداً وَ قائِماً گاه روی بر زمین نهاده و گاه ایستاده بپای، یَحْذَرُ الْآخِرَةَ و میباز پرهیزد از عذاب آن جهان، وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ و می بیوسد بخشایش خداوند خویش، قُلْ هَلْ یَسْتَوِی گوی هرگز همسان باشند؟ ,
الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ ایشان که دانند و ایشان که ندانند؟ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (۹) ایشان پند پذیرند و حق دریابند که خرد دارند. ,
قُلْ بگو ای محمد خدای میگوید: یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا ای بندگان من که گرویدهاید، اتَّقُوا رَبَّکُمْ بپرهیزید از خشم و عذاب خداوند خویش، لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا ایشانراست که نیکویی کردند و نیکو در آمدند در اسلام، فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ درین جهان نیکویی، وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ و زمین خدای فراخ است، إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ (۱۰) جز ازین نیست که بشکیبایان سپارند مزد ایشان بیشمار و بیاندازه. ,
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ بگو ای محمد مرا فرمودند، أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ که اللَّه را پرستم، مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ (۱۱) پاک دارنده او را پرستش خویش. ,
وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ (۱۲) و فرمودند مرا بآنک اوّل کسی باشم از گردن نهادگان. ,
قُلْ إِنِّی أَخافُ بگو من میترسم، إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی اگر سر کشم از خداوند خویش و نافرمان باشم، عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (۱۳) ترسم از عذاب روزی بزرگ. ,
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ بگو اللَّه را پرستم، مُخْلِصاً لَهُ دِینِی (۱۴) پاک دارنده او را پرستش خویش. ,
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ میپرستید هر چه خواهید فرود ازو، قُلْ إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بگو زیانکاران ایشانند که از خویشتن درمانند، وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ و از کسان خویش در مانند روز رستاخیز، أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ (۱۵) آگاه باشید که زیانکاری آشکارا آنست. ,
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ بر زبر ایشان طبقهایی از آتش، وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ و زیر ایشان طبقهایی از آتش، ذلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ این آنست که اللَّه میترساند بآن بندگان خویش را، یا عِبادِ فَاتَّقُونِ (۱۶) ای بندگان من بپرهیزید از من. ,
وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ و ایشان که بپرهیزیدند از پرستیدههای ناسزا، أَنْ یَعْبُدُوها که آن را پرستند، وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ و با اللّه گشتند ببندگی، لَهُمُ الْبُشْری ایشانراست بشارت، فَبَشِّرْ عِبادِ (۱۷) بشارت ده بندگان مرا. ,
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ ایشان که سخن مینیوشند از تو، فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ و پی میبرند بنیکوتر آن، أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ ایشان آنند که راه نمود اللَّه ایشان را، وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (۱۸) و ایشانند که زیرکانند و خردمندان. ,
أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذابِ کسی که برو درست گشت وعید اللَّه و در علم اللَّه سزای عذاب گشت، أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ (۱۹) باش توانی که از آتش بیرون آری آن کس را که او در آتش است؟ ,
لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ ایشان باری که بپرهیزیدند از خشم و عذاب خداوند خویش، لَهُمْ غُرَفٌ ایشانراست ورکدها، مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ از زبرهای آن نیز و رکدها، مَبْنِیَّةٌ بخشت زرین و سیمین برآورده، تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ میرود زیر درختان آن جویها، وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعادَ (۲۰) وعدهایست که اللَّه داد، نکند اللَّه وعده خویش را جز بنیکویی. ,
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً نبینی که اللَّه فرو فرستاد از آسمان آبی، فَسَلَکَهُ یَنابِیعَ فِی الْأَرْضِ براند آن را چشمه چشمه در زمین، ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً پس میبیرون آرد بآن کشت زار، مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ جدا جدا رنگهای آن، ثُمَّ یَهِیجُ آن گه پس خشک شود، فَتَراهُ مُصْفَرًّا آن را بینی زرد گشته، ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطاماً آن گه آن را خرد کند ریزه ریزه، إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْری لِأُولِی الْأَلْبابِ (۲۱) در آنچه نمودم یاد کردی است و یادگاری خردمندان را. ,