امجدی در رشوه از ادیب الممالک فراهانی غزل 38

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

امجدی در رشوه خوردن اهل جد شد

1 امجدی در رشوه خوردن اهل جد شد همزه اش را در دلش کردم مجد شد

2 باد رحمت دائما بر اعتقادش زانکه او قلبا برحمت معتقد شد

3 اشتها موجود و استعداد فاقد پارتی بازی درآمد مستعد شد

4 معتمد بداعتماد خلق بر وی خورد مال جملگی را معتمد شد

5 مجتهد هم مفتی و هم مفت خور بد در زمان پول دادن مجتهد شد

6 مستبد در ابتدا بدمست بوده مقعدش وارون کردم مستبد شد

عکس نوشته
کامنت
comment