🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

ای امیرالمومنین ای از سنایی غزنوی قصیده 126

قصیده 126 ام از 1794 قصاید

ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23

1 ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن ای به یک ضربت ربوده جان دشمن از بدن

2 ای به تیغ تیز رستاخیز کرده روز جنگ وی به نوک نیزه کرده شمع فرعونان لگن

3 از برای دین حق آباد کرده شرق و غرب کردی از نوک سنانت عالمی را پر سنن

4 تیغ «الا الله» زدی بر فرق «لا» گویان دین هر که «لا» می‌گفت وی را می‌زدی بر جان و تن

5 تا جهان خالی نکردی از بتان و بت پرست تا نکردی لات را شهمات و عزارا حزن

6 تیغ ننهادی ز دست و درع ننهادی ز پشت شاد باش ای شاه دین‌پرور چراغ انجمن

7 گر نبودی زخم تیغ و تیرت اندر راه دین دین نپوشیدی لباس ایمنی بر خویشتن

8 لاجرم اکنون چنان کردی که در هر ساعتی کافری از جور دین بر خود بدرد پیرهن

9 مرحبا ای مهتری کز بیم نیغت در جهان پیش چشم دشمنانت خون همی آید لبن

10 فرش کفر از روی عالم در نوشتی سر بسر ناصر دین هدی و قاهر کفر و وثن

11 کهترانت را سزد گر مهتری دعوی کنند ای امیر نام گستر وی سوار نیزه زن

12 هیچ کس را در جهان این مایهٔ مردی نبود کو به میدان خطر سازد برای دین وطن

13 راه دین بودست مخوف از ابتدا لیکن به جهد آن همه مخوف را موقوف کردی در زمن

14 از برای نصرت دین ساختی هر روز و شب طبل و منجوق و عراده نیزه و خود و مجن

15 پای این مردان نداری جامهٔ ایشان مپوش برگ بی‌برگی نداری لاف درویشی مزن

16 روز حرب از هیبت تیغت بلرزیدی زمین همچنان کز بیم خصمی تند مردی ممتحن

17 ذوالفقارت گر بدیدی کرگدن در روز جنگ کاه گشتی در زمان گر کوه بودی کرگدن

18 سرکشان را سر بسر نابود کردی در جهان تختهاشان تخته کردی حله‌هاشان را کفن

19 این جلال و این کمال و این جمال و منزلت نیست کس را در جهان جز مر ترا ای بوالحسن

20 هر دلی کو مهرت اندر دل ندارد همچو جان هر دلی کو عشقت اندر جان ندارد مقترن

21 روی جنات العلی هرگز نبیند بی خلاف لایزالی ماند اندر نار با گرم و حزن

22 گر نبودی روی و مویت هم نبودی روز و شب گر نبودی رنگ و بویت گل نبودی در چمن

23 چون تو صاحب دولتی هرگز نبودی در جهان هم نخواهد بود هرگز چون تویی در هیچ فن

سنایی غزنوی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن قصیده 126 ام از 1794 قصاید در دیوان اشعار سنایی غزنوی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن

شاعر شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن چه کسی است ؟

شاعر شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن سنایی غزنوی می باشد.

شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن چیست ؟

قالب شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن قصیده است

سبک شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن چیست ؟

سبک شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر ای امیرالمومنین ای شمع دین ای بوالحسن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
سنایی غزنوی

ای امیرالمومنین ای از سنایی غزنوی قصیده 126

قصیده 126 ام از 1794 قصاید
بنر