1 نیرنگ امل گل بقا بود امید بهار مدعا بود
2 کس محرم اعتبار ما نیست آیینهٔ ما خیال ما بود
3 حیرت همه جا ترانهسوزست آیینه وعکسیک نوا بود
4 شادم که شهید بیکسم را خندیدن زخم خونبها بود
5 خونی که نریختم به پایت پامال تحیر حنا بود
6 آن رنگ که آشکار جستیم در پردهٔ غنچهٔ حیا بود
7 دل نیز نشد دلیل تحقیق آیینه به عکس آشنا بود
8 گر محرم جلوهات نگشتیم جرم نگه ضعیف ما بود
9 فریاد که سعی بسمل ما چون کوشش موج نارسا بود
10 گلریزی اشک، بوی خون داشت این سبحه ز خاککربلا بود
11 بر حرف هوس بیان هستی دخلیکه نداشتم بجا بود
12 بیدل ز سر مراد دنیا برخاست کسی که بیعصا بود