-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 الیوم من الوصل نسیم و سعود الیوم اری الحب علی العهد فعودوا
2 رفتهست رقیب و بر آن یار نبود او بیزحمت دشمن دم عشاق شنود او
3 یا قلب ابشرک به وصل و رحیق ما فاتک من دهرک الیوم یعود
4 شکر است عدو رفته و ما همدم جامیم ما سرخ و سپید از طرب و کور و کبود او
5 یا حب حنا نیک تجلیت بوصل الروح فدا روحک بالروح تجود
6 ما را که برای دل حساد جفا گفت امروز چو خلوت شد ما را بستود او
7 هذا قمر قد غلب الشمس بنور من طالعه الیوم علی الشمس یسود
8 امروز نقاب از رخ خود ماه برانداخت بر طلعت خورشید و مه و زهره فزود او
9 ما اکثر ما قد خفض العیش به هجر للعیش من الیوم نهوض و صعود
10 پیوسته ز خورشید ستاند مه نو نور این مه که به خورشید دهد نور چه بود او
11 یا قلب تمتع و طب ان شکورا الحب شفیق لک و الله ودود
12 این دم سپه عشق چه خوش دست گشادند چون یک گره از طره پربند گشود او
13 الحب الی المجلس والله سقانا و السکر من القهوه کالدهر ولود
14 آن غم که ز عشاق بسی گرد برآورد بیرون ز در است این دم و از بام فرود او
15 الیوم من العیش لقاء و شفا الیوم من السکر رکوع و سجود
16 آن ساغر لاغرشده را داروی دل ده دیر است که محروم شد از ذوق وجود او
17 یا قوم الی العشق انیبوا و اجیبوا لما کتب الله علی العشق خلود
18 امروز صلا میزند این خفته دلان را آن عشق سماوی که نخفت و نغنود او
19 العشق من الکون حیات و لباب و العیش سوی العشق قشور و جلود
20 هر دوست که از عشق به دنیات کشاند خود دشمن تو او است یقین دان و حسود او
21 لا تنطق فی العشق و یکفیک انین فالمخلص للعاشق صبر و جحود
22 بس کن تو مگو هیچ که تا اشک بگوید دل خود چو بسوزد بدهد بوی چو عود او