گر چه دل ز آتش هجران از ابراهیم شاهدی دده غزل 74

ابراهیم شاهدی دده

آثار ابراهیم شاهدی دده

ابراهیم شاهدی دده

گر چه دل ز آتش هجران تو داغی دارد

1 گر چه دل ز آتش هجران تو داغی دارد باز حال رخت از لاله فراغی دارد

2 همه شب شمع رخت روشنی دیده ماست ای خوش آن کس که چنین چشم و چراغی دارد

3 ما و کوی تو و صوفی و بهشت و رضوان هر کسی در خور خود میل به باغی دارد

4 پای در گل بودش یا بودش جان در تن هر که چون لاله ز سودای تو داغی دارد

5 شاهدی چون به سخن بلبل باغ ارم است کی کند گوش به فریاد که زاغی دارد

عکس نوشته
کامنت
comment