- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرچند دل از وصل قدحنوش نباشد رحمی که زیاد تو فراموش نباشد
2 حرفی که بود بیاثر ساز دعایت یارب به زبان ناید و در گوش نباشد
3 جاییکه بهگردش زند انداز نگاهت چندان که نظرکار کند هوش نباشد
4 آنجا که ادب قابل دیدارپرستیست واکردن مژگان کم از آغوش نباشد
5 در دیر محبت که ادب آینهدارست خاموش به آن شعله که خاموش نباشد
6 گویند به صحرای قیامت سحری هست یارب که جز آن صبح بناگوش نباشد
7 خلقیست خجالتکش مخموری و مستی این خمکده را غیر عرق جوش نباشد
8 سر تا قدم وضع حباب است خمیدن حمال نفس جز به چنین دوش نباشد
9 بیدل چه خیال است کمال تو نهفتن آیینهٔ خورشید نمد پوش نباشد