- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر چه نه به دریاییم دانه گهریم آخر ور چه نه به میدانیم در کر و فریم آخر
2 گر باده دهی ور نی زان باده دوشینه از دادن و نادادن بس بیخبریم آخر
3 ای عشق چه زیبایی چه راوق و گیرایی گر رفت زر و کیسه در کان زریم آخر
4 ای طعنه زنان بر ما بگشاده زبان بر ما باری ز شما خامان ما مستتریم آخر
5 لولی که زرش نبود مال پدرش نبود دزدی نکند گوید پس ما چه خوریم آخر
6 ما لولی و شنگولی بیمکسب و مشغولی جز مال مسلمانان مال کی بریم آخر
7 زنبیل اگر بردیم خرماش درآگندیم وز نیل اگر خوردیم هم نیشکریم آخر
8 گر شحنه بگیردمان آرد به چه و زندان بر چاه زنخدانش آبی بچریم آخر
9 چاهش خوش و زندانش وان ساقی و مستانش وان گفتن بیسیمان که سیمبریم آخر
10 میگوید جان با تن کای تن خمش و تن زن لب بند و بصر بگشا صاحب نظریم آخر