گرچه یاران وفادار جفا نیز از جلال عضد غزل 113

1 گرچه یاران وفادار جفا نیز کنند سست عهدان جفاکار وفا نیز کنند

2 بر دل خسته دلان نیش زنند از غمزه لیکن از نوش لب لعل دوا نیز کنند

3 حلق این تشنه دل خسته به آبی دریاب کاین ثوابی ست که از بهر خدا نیز کنند

4 ذکر حسن تو به تنها نکنند اهل نظر در سراپرده قدس اهل صفا نیز کنند

5 نه سر زلف تو شوریده لقب دارد و بس کاین حدیثی ست که از طالع ما نیز کنند

6 گر ببینند خم ابروی محراب وشت اهل دل فاتحه خوانند و دعا نیز کنند

7 مکن آهنگ جدایی که خود اجرام فلک دوستان را به هم آرند و جدا نیز کنند

8 با مَنَت گر سر مهر است مکن قصد جفا مهربانان نپسندند که جفا نیز کنند

9 دلم از بند برون آر و به من بازفرست کاین شکاری ست که گیرند و رها نیز کنند

10 تیر تو نیست خطا گرچه که تیراندازان بر هدف تیر نشانند و خطا نیز کنند

11 کی به بالا و عذار تو رسد گر صد سال سرو و گل نشو نمایند و نما نیز کنند

12 پیش او عیب نباشد که رود ذکر جلال نزد شاهان جهان یاد گدا نیز کنند