1 گرچه خاقانی از اصحاب فروتر بنشست نتوان گفت که در صدر تو او کم قدر است
2 صدر تو دایرهٔ جاه و جلال است مقیم در تن دایره هرچا که نشینی صدر است
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 در عشق تو عافیت حرام است آن را که نه عشق پخت خام است
2 کس را ز تو هیچ حاصلی نیست جز نیستیی که بر دوام است
1 چرا ننهم؟ نهم دل بر خیالت چرا ندهم؟ دهم جان در وصالت
2 بپویم بو که در گنجم به کویت بجویم بو که دریابم جمالت
1 بس لابه که بنمودم و دلدار نپذرفت صد بار فغان کردم و یکبار نپذرفت
2 از دست غم هجر به زنهار وصالش انگشت زنان رفتم و زنهار نپذرفت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **