اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

اقبال لاهوری
اقبال لاهوری

گرچه می دانم که روزی از اقبال لاهوری زبور عجم 92

زبور عجم 92 ام از 953 زبور عجم

گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون

1 گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون تا نپنداری که جان از پیچ و تاب آید برون

2 ضربتی باید که جان خفته برخیزد ز خاک ناله کی بی زخمه از تار رباب آید برون

3 تاک خویش از گریه های نیمشب سیراب دار کز درون او شعاع آفتاب آید برون

4 ذرهٔ بی مایه ئی ترسم که ناپیدا شوی پخته تر کن خویش را تا آفتاب آید برون

5 در گذر از خاک و خود را پیکر خاکی مگیر چاک اگر در سینه ریزی ماهتاب آید برون

6 گر بروی تو حریم خویش را در بسته اند سر بسنگ آستان زن لعل ناب آید برون

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون

شاعر شعر گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون چه کسی است ؟

شاعر شعر گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون اقبال لاهوری می باشد.

شعر گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون چیست ؟

قالب شعر گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون زبور عجم است

مضمون اصلی شعر گرچه می دانم که روزی بی نقاب آید برون چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ, می‌نوشی است.
بنر