-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگرچه روز و شبم با تو در خیال خیال مرا خیال وصالت بِهْ از وصال خیال
2 اگر خیال آن بود که فرق کنند میان موی و میانت، زهی خیال خیال
3 از آن خیال تو مالند چون مرا بر روی که دیده دست بشوید ز روی مال خیال
4 تن ضعیف من از هجر بر نهالی درد کشیده از اثر ضعف چون نهال خیال
5 ز اشک آب گرفته است رودخانه چشم چنان که وهم نیابد درو مجال خیال
6 خیال تو ز خیال جلال بود خیال مبین خیال جلال و مگر جلال خیال
7 مکن حدیث کمال و خیال بازی او ورا خیال کمال و مرا کمال خیال