گرچه افتاد ز هجرش گرهی از فیض کاشانی غزل 1130

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

گرچه افتاد ز هجرش گرهی در کارم

1 گرچه افتاد ز هجرش گرهی در کارم همچنان چشم کرم از کرمش می‏دارم‏

2 می‏کشم بار چه کوه غم هجران امروز تا که فردا دهد آن شه به بر خود بارم

3 به صد امید نهادیم در این بادیه پای ای دلیل ره گمگشته فرو مگذارم

4 پاسبان حرم دل شده‏ام در همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم‏

5 دیده بخت به افسانه او شد در خواب کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم‏

6 فیض از حافظ شیراز گرفت این ابیات «در غم هجر تو می‏خوانم و خون می‏بارم»

عکس نوشته
کامنت
comment