بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

اگرچه زشت نماید از بابافغانی شیرازی غزل 139

غزل 139 ام از 695 غزلیات

اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست

1 اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست جفا کشیم و برویش نیاوریم که نیکوست

2 بمکتب ستم او دلم ز وسوسه ی عقل چو طفل عربده جو پهلوی خلیفه ی بدخوست

3 دل ضعیف چه زحمت برد بنزد طبیبان چو هم ملاحظه ی صبر او معالجه ی اوست

4 ز سحر نافه ی زلف تو آتشیست درین دل که گر بشیر در اویزد از جنون بدرد پوست

5 ترنج غبغش آخر به دست بخت من افتد بکوشم و بکفش اورم که سیب سخنگوست

6 ز گریه نرگس من شد سپید و یاسمنم زرد دلم هنوز هواخواه نوخطان پریروست

7 سفال صبر شو ایدل که آن نهال ملاحت به آب دیده در آید اگر چه آن طرف جوست

8 هزار سلسله ی بافته بمذهب عشاق نه همچو طاقیه ی پرده و کلاله ی خوشبوست

9 گلی که تربیت از بلبلی نیافت فغانی اگر ز چشمه ی خورشید آب خورده که خودروست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست

شاعر شعر اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست چه کسی است ؟

شاعر شعر اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست چیست ؟

قالب شعر اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست غزل است

مضمون اصلی شعر اگرچه زشت نماید بدوستان ستم دوست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
بنر