گرچه رنگ و بو دلیل و شاهد از طغرل احراری غزل 69

طغرل احراری

آثار طغرل احراری

طغرل احراری

گرچه رنگ و بو دلیل و شاهد روی گل است

1 گرچه رنگ و بو دلیل و شاهد روی گل است لیک اندر روی گل پیرایه ز آه بلبل است

2 ساز عیشی نیست اندر بزم امکان دم به دم از شکست رنگ مینای دلم را قل‌قل است

3 سرنوشتم شد ز دیوان قضا آشفتگی خامه تصویر من گویا که تار سنبل است

4 نرگس بی‌باک او میخانه دارد در بغل مستی چشمش نه از کیفیت جام مل است

5 سوختم چندان که پیچیدم به خود در نار غم دود شمع دل مرا از پیچ و تاب کاکل است

6 نیستم چون شانه از سودای زلف او برون یاد گیسویش کنون در گردن جانم غل است

7 هر زمان پرواز می‌سازد سوی صید سخن طغرل ما را که از فکر معانی چنگل است

عکس نوشته
کامنت
comment