- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همه بازان عجب ماندند در آهنگ پروازم کبوتر همچو من دیدی که من در جستن بازم
2 به هر هنگام هر مرغی به هر پری همیپرد مگر من سنگ پولادم که در پرواز آغازم
3 دهان مگشای بیهنگام و می ترس از زبان من زبانت گر بود زرین زبان درکش که من گازم
4 به دنبل دنبه می گوید مرا نیشی است در باطن تو را بشکافم ای دنبل گر از آغاز بنوازم
5 بمالم بر تو من خود را به نرمی تا شوی ایمن به ناگاهانت بشکافم که تا دانی چه فن سازم
6 دهان مگشای این ساعت ازیرا دنبل خامی چو وقت آید شوی پخته به کار تو بپردازم
7 کدامین شوخ برد از ما که دیده شوخ کردستی چه خوانی دیده پیهی را که پس فرداش بگدازم
8 کمان نطق من بستان که تیر قهر می پرد که از مستی مبادا تیر سوی خویش اندازم
9 یکی سوزی است سازنده عتاب شمس تبریزی رهم از عالم ناری چو با این سوز درسازم