- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز آنهمه صبر و سکون در دل کف خوناب ماند کاروان ما بجای آتش از وی آب ماند
2 آه اگر آتش بدل زد اشک در کار خودست گر بسوزد خانه خواهد قسمت سیلاب ماند
3 چشم بر بهبود پیری داشتم آنهم نشد کاروان عمر رفت و بخت ما در خواب ماند
4 دشمنان از خصمی ما سینه ها پرداختند کینه ما همچنان در خاطر احباب ماند
5 نفع دارد نوشداروی جهان ناخوردنش منفعت زین به کزینسان نامی از سهراب ماند
6 هر چه بود از دل بغیر از نقش ابروی تو رفت عاقبت زین مسجد ویران همین محراب ماند
7 شمعهای بزم ما با هم نمی سوزد کلیم مجلس ما را شراب آخر شد و مهتاب ماند