- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 علی نمود مصفا جمال علم یقین را فکند پرده ز رخسار ناز شاهد دین را
2 علی ز تیغ شرربار و منطق گهر آگین گسست عروه کفر و ببست حبل متین را
3 نمود نصرت پیشینیان ز غیب ولیکن رفیق شد بعلن پیشوای باز پسین را
4 اگر نه ساقی کوثر علی شدی نچشیدی حسینش از دم شمشیر خصم مآء معین را
5 تبارک الله ازان شه که داد در ره یزدان نگین و تاج و سر و پیکر و بنات و بنین را
6 کسی که لعل لبش نایب نگین سلیمان علی اکبرش از تشنگی مکید نگین را
7 چو خورد سنگ عدو بر جبین روشن پاکش برای شکر وسپاسش بخاک سود جبین را
8 درین زمانه جزآن شه که را شناختی ایدون که نام فرخش آراسته شهور و سنین را
9 برای قوت دین شد که دید حصن ولایت سنان و تیغ سنان را و زخم تیر حصین را
10 تو نیز جان برادر بگیر دامن این دین اگر مصدقی از راستی رسول امین را
11 بزرگوار خدایا بجاه احمد و آلش مکن خموش در ایران ما چراغ یقین را
12 ز اتحاد برافروز شمع مجلس یاران کزین چراغ بود روشنی سپهر و زمین را
13 ایا برادر دینی رسیده وقت که ما هم دهیم از سر اخلاص دست عهد و یمین را
14 تو باش عاصم ناموس مسلمین و یقین کن که کردگار جهان عاصم است دین و مبین را