علی‌الصباح که بر از ملک‌الشعرا بهار غزل 367

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

علی‌الصباح که بر طره‌ات زنی شانه

1 علی‌الصباح که بر طره‌ات زنی شانه هزار نافه گشایی میان کاشانه

2 گر از بهشت گریزدکسی رواست بسی که هست چون‌توبهشتی رخیش‌ درخانه

3 کسان زنند به دیوانگیم طعنه و من برآن که از غم عشق تو نیست دیوانه

4 کجا برون روی ای مهر دوست از دل من که گنج را نسزد جای جز به ویرانه

5 کنون که وصل میسر نمی‌شود باری من و فراق تو و ناله‌های مستانه

6 بگو به دوست نشاید نهاد پای امید به خانه‌ای که در آن سرکشید بیگانه

7 عجب نباشد اگرشمع را بسوزد تن به جرم اینکه زد آتش به جان پروانه

8 بهارکشتهٔ ترکی بودکه در ره او گذشته شعر وی ازتاشکند و فرغانه

عکس نوشته
کامنت
comment