الحذر از از جلال الدین محمد مولوی غزل 1217

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

الحذر از عشق حذر هر کی نشانی بودش

1 الحذر از عشق حذر هر کی نشانی بودش گر بستیزد برود عشق تو برهم زندش

2 از دل و جان برکندش لولی و منبل کندش سیل درآید چو گیا هر طرفی می‌بردش

3 اوست یقین رهزن تو خون تو در گردن تو دور شو از خیر و شرش دور شو از نیک و بدش

4 باده خوری مست شوی بی‌دل و بی‌دست شوی بیست سلامت بودش درکشدش خوش خوردش

5 پای در این جوی نهی تا به قیامت نرهی هر که در این موج فتد تا لب دریا کشدش

6 گول شود هول شود وز همه معزول شود دست نگیرد هنرش سود ندارد خردش

7 ای دم تو دام خمش بی‌گنهان را بمکش ای رخ تو باده هش مست کند تا ابدش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر