- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ، دوستان همه آن روز یکدیگر را دشمن باشند، إِلَّا الْمُتَّقِینَ (۶۷) مگر پرهیزندگان. ,
یا عِبادِ: ای بندگان من، لا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ (۶۸) بر شما نه بیم است امروز و نه اندوه. ,
الَّذِینَ آمَنُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا مُسْلِمِینَ (۶۹) ای ایشان که بگرویدند و مسلمانان بودند. ,
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ در روید در بهشت، أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ شما و جفتان شما، تُحْبَرُونَ (۷۰) شما را شادان میدارند. ,
یُطافُ عَلَیْهِمْ بر ایشان میگردانند، بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ، کاسههای زرین و آبدستهای زرین، وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ، و در آن بهشت است هر چه دلها خواهد، وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ، و چشمها را خوش آید، وَ أَنْتُمْ فِیها خالِدُونَ (۷۱) و شما در آن جاویدان. ,
وَ تِلْکَ الْجَنَّةُ و آن بهشت آنست الَّتِی أُورِثْتُمُوها که شما را میراث دادند، بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۷۲) بآنچه میکردید. ,
لَکُمْ فِیها فاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ شما راست در آن، میوههای فراوان، مِنْها تَأْکُلُونَ (۷۳) از آن میخورید. ,
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ (۷۴) ناگرویدگان در عذاب دوزخ جاویداناند. ,
لا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ، هیچ کم نکنند و سست از ایشان عذاب آن، وَ هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ (۷۵) و ایشان در آن عذاباند فرومانده بیچاره و نومید و خوار. ,
وَ ما ظَلَمْناهُمْ و بر ایشان ستم نکردیم، وَ لکِنْ کانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ (۷۶) لکن ایشان ستمکاران بودند. ,
وَ نادَوْا یا مالِکُ بآواز خوانند خازن دوزخ را مالک و گویند، لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ، تا مرگ راند بر ما، قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ (۷۷) مالک ایشان را جواب دهد که ایدر خواهید بود. ,
لَقَدْ جِئْناکُمْ بِالْحَقِّ پیغام راست آوردیم بشما در دنیا، وَ لکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ (۷۸) لکن بیشتر شما سخن راست را دشواردار بودید و ناخواه. ,
أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً یا ایشان کاری محکم میسازند فراهم، فَإِنَّا مُبْرِمُونَ (۷۹) ما نیز کاری محکم میسازیم فراهم. ,
أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ یا میپندارند که ما نمیشنویم نهان ایشان در دلها، و راز ایشان در زبانها، بَلی، آری، وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ (۸۰) و فرستادگان ما بنزدیک ایشان، مینویسند. ,
قُلْ إِنْ کانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ، گوی اگر رحمن را فرزند بودی، فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِینَ (۸۱) من پیشین کسی بودمی که ننگ داشتمی از پرستش او. ,
سُبْحانَ رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ، پاکی و بیعیبی خداوند آسمان و زمین را خداوند عرش، عَمَّا یَصِفُونَ (۸۲) از آن صفتها. ,
فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا، گذار ایشان را تا همان نابکار میکنند و میگویند وَ یَلْعَبُوا و ببازی میزیند، حَتَّی یُلاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ (۸۳) تا آن گاه که بآنروز رسند که ایشان را می وعده دهند. ,
وَ هُوَ الَّذِی فِی السَّماءِ إِلهٌ، اوست که در آسمان خدا اوست، وَ فِی الْأَرْضِ إِلهٌ و در زمین خدا، هم اوست، وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ (۸۴) و اوست آن راست کار راست دانش. ,
تَبارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ و برتر است و پاکتر و بزرگوارتر آن خدای که او راست پادشاهی هفت آسمان و هفت زمین وَ ما بَیْنَهُما و هر چه میان آن هر دو، وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ و بنزدیک اوست روز رستاخیز، وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (۸۵) و همه آفریده را با او خواهند برد. ,
وَ لا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ و نه پادشاهند ایشان که بخدای میخوانند ایشان را فرود از او بر شفاعت ایشان را، إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (۸۶) مگر کسی که گواهی دهد براستی و بدل میداند. ,
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ، و اگر پرسی ایشان را، که آفرید ایشان را؟، لَیَقُولُنَّ اللَّهُ، ناچار گویند که اللَّه، فَأَنَّی یُؤْفَکُونَ (۸۷) پس ایشان را از حق چون برمیگردانند. ,
وَ قِیلِهِ یا رَبِّ، میگوید: یا رب إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ (۸۸) اینان گروهیاند پند بنمیگروند. ,
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ، فراگذار از ایشان، وَ قُلْ سَلامٌ و گوی من از پاسخ نابکار گوی، بیزارم فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (۸۹) آری آگاه شوند. ,