اخترانی که به شب در نظر از سعدی شیرازی غزل 254

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

اخترانی که به شب در نظر ما آیند

1 اخترانی که به شب در نظر ما آیند پیش خورشید محال است که پیدا آیند

2 همچنین پیش وجودت همه خوبان عدمند گر چه در چشم خلایق همه زیبا آیند

3 مردم از قاتل عمدا بگریزند به جان پاکبازان بر شمشیر تو عمدا آیند

4 تا ملامت نکنی طایفه رندان را که جمال تو ببینند و به غوغا آیند

5 یعلم الله که گر آیی به تماشا روزی مردمان از در و بامت به تماشا آیند

6 دلق و سجاده ناموس به میخانه فرست تا مریدان تو در رقص و تمنا آیند

7 از سر صوفی سالوس دوتایی برکش کاندر این ره ادب آن است که یکتا آیند

8 می‌ندانم خطر دوزخ و سودای بهشت هر کجا خیمه زنی اهل دل آنجا آیند

9 آه سعدی جگر گوشه نشینان خون کرد خرم آن روز که از خانه به صحرا آیند

عکس نوشته
کامنت
comment