جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

اختران از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1092

غزل 1092 ام از 6329 غزلیات

اختران را شب وصلست و نثارست و نثار

1 اختران را شب وصلست و نثارست و نثار چون سوی چرخ عروسیست ز ماه ده و چار

2 زهره در خویش نگنجد ز نواهای لطیف همچو بلبل که شود مست ز گل فصل بهار

3 جدی را بین به کرشمه به اسد می‌نگرد حوت را بین که ز دریا چه برآورد غبار

4 مشتری اسب دوانید سوی پیر زحل که جوانی تو ز سر گیر و بر او مژده بیار

5 کف مریخ که پرخون بود از قبضه تیغ گشت جان بخش چو خورشید مشرف آثار

6 دلو گردون چو از آن آب حیات آمد پر شود آن سنبله خشک از او گوهربار

7 جوز پرمغز ز میزان و شکستن نرمد حمل از مادر خود کی بگریزد به نفار

8 تیر غمزه چو رسید از سوی مه بر دل قوس شب روی پیشه گرفت از هوسش عقرب وار

9 اندر این عید برو گاو فلک قربان کن گر نه‌ای چون سرطان در وحلی کژرفتار

10 این فلک هست سطرلاب و حقیقت عشقست هر چه گوییم از این گوش سوی معنی دار

11 شمس تبریز در آن صبح که تو درتابی روز روشن شود از روی چو ماهت شب تار

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اختران را شب وصلست و نثارست و نثار

شاعر شعر اختران را شب وصلست و نثارست و نثار چه کسی است ؟

شاعر شعر اختران را شب وصلست و نثارست و نثار جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر اختران را شب وصلست و نثارست و نثار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر اختران را شب وصلست و نثارست و نثار چیست ؟

قالب شعر اختران را شب وصلست و نثارست و نثار غزل است

مضمون اصلی شعر اختران را شب وصلست و نثارست و نثار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر