1 احدا سامع المناجات صمدا کافی المهمات
2 هیچ پوشیده از تو پنهان نیست عالم السر و الخفیات
3 زیر و بالا نمیتوانم گفت خالق الارض والسموات
4 شکر و حمد تو چون توانم گفت حافظ فی جمع حالات
5 هر دعایی که میکند سعدی فاستجب یا مجیب دعوات
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 وقتی دل سودایی میرفت به بستانها بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها
2 گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
1 گر غصه روزگار گویم بس قصه بی شمار گویم
2 یک عمر هزارسال باید تا من یکی از هزار گویم
1 بگذشت و چه گویم که چه بر من بگذشت سیلاب محبتم ز دامن بگذشت
2 دستی به دلم فرو کن ای یار عزیز تا تیر ببینی که ز جوشن بگذشت
1 عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم یا گناهیست که اول من مسکین کردم
2 تو که از صورت حال دل ما بیخبری غم دل با تو نگویم که ندانی دردم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **