آه دردآلود مردم جان از عبدالقادر گیلانی غزل 6

عبدالقادر گیلانی

آثار عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

آه دردآلود مردم جان جانها را بسوخت

1 آه دردآلود مردم جان جانها را بسوخت سینه مجروح هر مجنون و شیدا را بسوخت

2 درجگرهای کباب این آه من زد آتشی آه زین آه جگرسوزی که دلها را بسوخت

3 بامدرّس گفتم از سوز دل خود شمّه ای آتشی افتاده درجانش سراپا را بسوخت

4 پیش یوسف گر رسی روزی بگو ای عزیز آتش عشق تو سرتا پا زلیخا را بسوخت

5 نو بهاران اشک ریزان جانب صحرا شدم آه گرمم سبزه های کوه و صحرا رابسوخت

6 محیی نادان است کان یاران به غفلت می روند خرقه و تسبیح و مسواک و مصلّا را بسوخت

عکس نوشته
کامنت
comment