سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

پیری اندر قبیلهٔ ما بود از سعدی شیرازی مثنوی 31

مثنوی 31 ام از 1930 مثنویات

پیری اندر قبیلهٔ ما بود

1 پیری اندر قبیلهٔ ما بود که جهاندیده‌تر ز عنقا بود

2 صد و پنجه بزیست یا صد و شصت بعد از آن پشت طاقتش بشکست

3 دست ذوق از طعام باز کشید خفت و رنجوریش دراز کشید

4 روز و شب آخ و آخ و ناله و وای خویشتن در بلا و هر که سرای

5 گشته صد ره ز جان خویش نفور او از آن رنج و ما از آن رنجور

6 نشنیدی حدیث خواجهٔ بلخ مرگ خوشتر که زندگانی تلخ

7 موی گردد پس از سیاهی بور نیست بعد از سپیدی الا گور

8 عاقبت پیک جانستان برسد ما گرفتار و الامان برسد

9 جان سختش به پیش لب دیدم روز عمرش به تنگ شب دیدم

10 بارکی گفتمش به خفیه لطیف که به سملت بریم یا به خفیف

11 گفت خاموش ازین سخن زنهار بیش زحمت مده صداع گذار

12 ابلهم تا هلاک جان خواهم؟ راست خواهی نه این نه آن خواهم

13 مگر از دیدنم ملول شدی که به مرگم چنین عجول شدی؟

14 می‌روم گر تو را ز من ننگست که نه شیراز و روستا تنگست

15 بسم این جایگه صباح و مسا رفتم اینک بیار کفش و عصا

16 او درین گفت و تن ز جان پرداخت رفت و منزل به دیگران پرداخت

17 اندر آن دم که چشمهاش بخفت می‌شنیدم که زیر لب می‌گفت

18 ای دریغا که دیر ننشستم رخت بی‌اختیار بر بستم

19 آرزوی زوال کس نکند هرگز آب حیات بس نکند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر پیری اندر قبیلهٔ ما بود

شاعر شعر پیری اندر قبیلهٔ ما بود چه کسی است ؟

شاعر شعر پیری اندر قبیلهٔ ما بود سعدی شیرازی می باشد.

شعر پیری اندر قبیلهٔ ما بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر پیری اندر قبیلهٔ ما بود چیست ؟

قالب شعر پیری اندر قبیلهٔ ما بود مثنوی است

مضمون اصلی شعر پیری اندر قبیلهٔ ما بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.