1 باز اینها که مرد احکامند باز اینها که مرد احکامند

2 نفس از گردش نجوم زنند نفس از گردش نجوم زنند

3 همه جاسوس نجم افلاکند همه با میل و تختهٔ خاکند

4 همه در راه حکم خود رایند به سرِ من که ژاژ می‌خایند

5 زرق بوالعنبس است رهبرشان کم ز خاکند خاک بر سرشان

6 نشنیدند نام بطلمیوس پر فغان و میان تهی چون کوس

7 همه شاگرد زرق بوالعنبس همه از زرق او زنند نفس

8 روز و شب در شمار هفت و چهار خانهٔ جدّ و خانهٔ ادبار

9 صاحب لیل و صاحب نوبه زین چنین علم توبه و به توبه

10 صاحب ساعت و دلیل نهار طالع و کدخدا و جان بختار

11 صاحب وجه و نیز صاحب حدّ که در احکامشان نباشد ردّ

12 سبب کدخدایی و هیلاج که منجّم بدو بود محتاج

13 صاحب صورتست و ربّ‌الیوم که برآنند حکیمان یک قوم

14 حکم و تأثیر و صاحب اوتاد برتر از حدّ وجه و نقص و زیاد

15 گردش و رفتن و هبوط و صعود که ز تأثیرشان شود موجود

16 انحطاط و حضیض و دور و شمار اوج خورشید و ثابت و سیار

17 فلک‌المستقیم و جیب‌المیل غایت ارتفاع و گردش لیل

18 گه رحاوی و گاه دولابی گه حمایل چو تیغ اعرابی

19 بعد و بهت و تفاوت مابین حاصل جیب و غایت‌الطولین

20 زیج یحیی و فاخر و مأمون ارتفاع طوالع و چه و چون

21 وانکه بنهاد اوج را حرکات ارتفاع و تفاوت ساعات

22 ظلّ مقیاس و نقطهٔ محسوس که مقادیر زاویه است رؤس

23 طول و عرض و سطوح و نقطه و خط که در احوال جمله نیست غلط