باز ناخن سر پرسیدن داغم از قدسی مشهدی غزل 149

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

باز ناخن سر پرسیدن داغم دارد

1 باز ناخن سر پرسیدن داغم دارد خون دل، میل ملاقات ایاغم دارد

2 عشق چون قسمت اسباب معیشت می‌کرد لاله داغی ز میان برد، که داغم دارد

3 شب که دزدیده‌ام آرد به سر کوی تو پای از حسد دیده پرخون به چراغم دارد

4 آن نهالم که ز شادی ننشینم از پای گر بدانم که خزان روی به باغم دارد

5 از چه در سلسله زلف تو دارد دستم؟ گر نه سودا سر آشوب دماغم دارد

6 محرم زلف و رخ او نتوان دید کسی شانه دل می‌خلد و آینه داغم دارد

عکس نوشته
کامنت
comment