دوباره فتنه چشم تو فتنه از عارف قزوینی غزل 38

عارف قزوینی

آثار عارف قزوینی

عارف قزوینی

دوباره فتنه چشم تو فتنه برپا کرد

1 دوباره فتنه چشم تو فتنه برپا کرد دلم ز شهر چو دیوانه رو به صحرا کرد

2 خدا خراب کند آن کسی که مملکتی برای منفعت خویش خوان یغما کرد

3 ز بخت یاری بیجا طلب مکن کاین شوم چو جغد میل بویرانه داشت غوغا کرد

4 رفیق او همدانی است خوب میدانست که گفت «کرد غلط هرچه کرد عمدا کرد»

5 چو در قلمرو خود دید صفحه ایران سیاه و درهم چون صفحه چلیپا کرد

6 جهاد کشتن نفس است نی چپاول مال در این مجاهده عارف مرا چه رسوا کرد

عکس نوشته
کامنت
comment