بازم از مژگان شوخی خارخار از اسیر شهرستانی غزل 301

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

بازم از مژگان شوخی خارخار عاشقی است

1 بازم از مژگان شوخی خارخار عاشقی است دل درون سینه ام از انتظار عاشقی است

2 سبزه خط گر دمید از گلشن حسنت چه غم بیقراران رخت را نوبهار عاشقی است

3 خوشدلی ارزانی یاران فارغبال باد من دل خرم نمی خواهم که عار عاشقی است

4 زان وفا دشمن جفا چندانکه بینی صبرکن اینچنین می باشد ای دل کار و بار عاشقی است

عکس نوشته
کامنت
comment