بازم بسینه عشق و از بابافغانی شیرازی غزل 177

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند

1 بازم بسینه عشق و جنون جوش می زند وز خون گرم دل بدرون جوش می زند

2 آسوده بودم آه که از یک نگاه گرم خونی که مرده بود کنون جوش می زند

3 سر تا قدم گداختم از داغ عاشقی خونابه بنگرید که چون جوش می زند

4 جانم به لب رسید و هنوز از خیال خام در سینه آرزوی فزون جوش می زند

5 مور شکسته بال بشهد تو چون رسد کز طامعان درون و برون جوش می زند

6 زین کافری که کرد فلک با شهید عشق خون در نهاد خاک زبون جوش می زند

7 در دیده از هوای تو ای شاخ ارغوان هر دم هزار قطره ی خون جوش می زند

8 نتوان نگاه کرد بدان روی آتشین از بسکه خال غالیه گون جوش می زند

9 هر دم ز خامی تو فغانی در آتشی بهر سواد سحر و فسون جوش می زند

عکس نوشته
کامنت
comment