🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بعد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 91

مثنوی معنوی 91 ام از 6329 دفتر پنجم

بعد از آن خوفی هلاک جان بده

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30

1 بعد از آن خوفی هلاک جان بده مژده‌ها آمد که اینک گم شده

2 بانگ آمد ناگهان که رفت بیم یافت شد گم گشته آن در یتیم

3 یافت شد واندر فرح در بافتیم مژدگانی ده که گوهر یافتیم

4 از غریو و نعره و دستک زدن پر شده حمام قد زال الحزن

5 آن نصوح رفته باز آمد به خویش دید چشمش تابش صد روز بیش

6 می حلالی خواست از وی هر کسی بوسه می‌دادند بر دستش بسی

7 بد گمان بردیم و کن ما را حلال گوشت تو خوردیم اندر قیل و قال

8 زانک ظن جمله بر وی بیش بود زانک در قربت ز جمله پیش بود

9 خاص دلاکش بد و محرم نصوح بلک هم‌چون دو تنی یک گشته روح

10 گوهر ار بردست او بردست و بس زو ملازم‌تر به خاتون نیست کس

11 اول او را خواست جستن در نبرد بهر حرمت داشتش تاخیر کرد

12 تا بود کان را بیندازد به جا اندرین مهلت رهاند خویش را

13 این حلالیها ازو می‌خواستند وز برای عذر برمی‌خاستند

14 گفت بد فضل خدای دادگر ورنه زآنچم گفته شد هستم بتر

15 چه حلالی خواست می‌باید ز من که منم مجرم‌تر اهل زمن

16 آنچ گفتندم ز بد از صد یکیست بر من این کشفست ار کس را شکیست

17 کس چه می‌داند ز من جز اندکی از هزاران جرم و بد فعلم یکی

18 من همی دانم و آن ستار من جرمها و زشتی کردار من

19 اول ابلیسی مرا استاد بود بعد از آن ابلیس پیشم باد بود

20 حق بدید آن جمله را نادیده کرد تا نگردم در فضیحت روی‌زرد

21 باز رحمت پوستین دوزیم کرد توبهٔ شیرین چو جان روزیم کرد

22 هر چه کردم جمله ناکرده گرفت طاعت ناکرده آورده گرفت

23 هم‌چو سرو و سوسنم آزاد کرد هم‌چو بخت و دولتم دلشاد کرد

24 نام من در نامهٔ پاکان نوشت دوزخی بودم ببخشیدم بهشت

25 آه کردم چون رسن شد آه من گشت آویزان رسن در چاه من

26 آن رسن بگرفتم و بیرون شدم شاد و زفت و فربه و گلگون شدم

27 در بن چاهی همی‌بودم زبون در همه عالم نمی‌گنجم کنون

28 آفرینها بر تو بادا ای خدا ناگهان کردی مرا از غم جدا

29 گر سر هر موی من یابد زبان شکرهای تو نیاید در بیان

30 می‌زنم نعره درین روضه و عیون خلق را یا لیت قومی یعلمون

جلال الدین محمد مولوی(مولانا) از شاعران بزرگ قرن 7 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر بعد از آن خوفی هلاک جان بده مثنوی معنوی 91 ام از 6329 دفتر پنجم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد
شعر قالب : مثنوی معنوی سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده

شاعر شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده چه کسی است ؟

شاعر شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده چیست ؟

قالب شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده مثنوی معنوی است

سبک شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده چیست ؟

سبک شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر بعد از آن خوفی هلاک جان بده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بعد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 91

مثنوی معنوی 91 ام از 6329 دفتر پنجم
بنر