پس از دیدار قاصد چون فتادم از قصاب کاشانی غزل 155

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده بر کاغذ

1 پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده بر کاغذ شد افشان بس که اشک حسرتم پاشیده بر کاغذ

2 ز تنگی‌های جا دارد درون سینه از شوقش نفس را بر دلم چون رشته پیچیده بر کاغذ

3 کند تا در جواب نامه‌اش حرف وفا پیدا تهی شد از نگه بس دیده‌ام گردیده بر کاغذ

4 کبوتر را به پر چسبیده مکتوبش ز شیرینی ز شوخی بس لبش بر حال من خندیده بر کاغذ

5 ز شرح نامه‌ام حرف محبت در میان گم شد نگاه آن دل‌ربا می‌کرد تا دزدیده بر کاغذ

6 ز شوقش قاصد آتش هر قدم در زیر پا دارد تو پنداری سپند از خال او پاشیده بر کاغذ

7 نباشد دور اگر چون برگ گل از یکدگر پاشد به رنگ غنچه از بس نام او بالیده بر کاغذ

8 جواب نامهٔ آن شوخ را قصاب خونین دل حنایی کرده از بس روی خود مالیده بر کاغذ

عکس نوشته
کامنت
comment