بگذشت از غرور و عتابش از بابافغانی شیرازی غزل 276

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید

1 بگذشت از غرور و عتابش کسی ندید پوشیده شد چنانکه نقابش کسی ندید

2 منظور هیچ مست نشد نرگس و گلش هرگز میان بزم شرابش کسی ندید

3 آب حیات بود و لبی تر نشد ازو گل داشت سالها و گلابش کسی ندید

4 بیرون نرفت و خلق جهانند عاشقش عالم گرفت و پا برکابش کسی ندید

5 هر شب در آرزوی وصالش که کیمیاست خفتند صد هزار و بخوابش کسی ندید

6 یا رب چگونه داشت چو گل، تازه عالمی آن چشمه ی حیات که آبش کسی ندید

7 آهی نهان کشید فغانی و جان سپرد رفت آنچنان که هیچ عذابش کسی ندید

عکس نوشته
کامنت
comment