سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

بگذشت و بازم آتش در خرمن از سعدی شیرازی غزل 186

غزل 186 ام از 1930 غزلیات

بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد

1 بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد دریای آتشینم در دیده موج خون زد

2 خود کرده بود غارت عشقش حوالی دل بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد

3 دیدار دلفروزش در پایم ارغوان ریخت گفتار جان فزایش در گوشم ارغنون زد

4 دیوانگان خود را می‌بست در سلاسل هر جا که عاقلی بود اینجا دم از جنون زد

5 یا رب دلی که در وی پروای خود نگنجد دست محبت آنجا خرگاه عشق چون زد

6 غلغل فکند روحم در گلشن ملایک هر گه که سنگ آهی بر طاق آبگون زد

7 سعدی ز خود برون شو گر مرد راه عشقی کان کس رسید در وی کز خود قدم برون زد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد

شاعر شعر بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد چه کسی است ؟

شاعر شعر بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد سعدی شیرازی می باشد.

شعر بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد چیست ؟

قالب شعر بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد غزل است

مضمون اصلی شعر بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر