- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 افزوده غمی چون بغم دیگرم امشب زنهار مگیرید ز کف ساغرم امشب
2 بر خرمن من دوش زدی آتش و رفتی بودت گذری کاش بخاکسترم امشب
3 گویند به تسکین من افسانه و ترسم بیرون رود اندیشه او از سرم امشب
4 آن به که طبیبم نکشد رنج مداوا بهبودی خود نیست دگر باورم امشب