- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 افزود جفای بت بیدادگرم را زین به چه اثر بود دعای سحرم را؟
2 او از همه کس در طلب مژده مرگم من هر دم ازین شاد که پرسد خبرم را
3 وقتی که ز کوی تو برد سیل سرشکم داند همه کس خاصیت چشم ترم را
4 ذوقی ز اسیری بودم لیک نبندم بر دام تو دل تا نکنی بال و پرم را
5 اذن نگهم جز به دم مرگ ندادی کردی نگه آنگه پس اول نظرم را
6 گفتم: چه شود گر به عتابی بنوازیم گفتا: به عبث تلخ چه سازم شکرم را؟
7 شاید که سری در قدمش سایم ازین پس گر بخت کند خاک ره دوست سرم را
8 خوانند (سحابم) ولی آن خشک نهالم کز من نرسد تربیتی برگ و برم را